برگردان:
عبدالعظيم
ممي زاده
در كتاب
تاريخ
تركمنستان به
صورتي
اجمالي، گوشههايي
از وضعيت
اجتماعي و
فرهنگي مردم
تركمن را در
نيمه اول قرن 16
تا 19 نشان داده
اند. برگردان
حاضر قسمتهايي
از كتاب فوق
ميباشد.
در قرون 16
تا 19 ميلادي در
قلمرو
تركمنستان به
واسطهي عقب
افتادگي
اقتصاد عمومي
در نتيجهي
جنگهاي مداوم
بناهايي با
رعايت فنون
معماري ساخته
نميشد.
كاخهاي
فئودالها از
خشتهاي خام و
خانههايي كه دور
تا دور آن با
ديوارهايي
بلند احاطه ميشد
به دهقانان
ثروتمند تعلق
داشت. زندگي
تركمنهاي
آخال و جلگهي
مرغاب در
دُرون قلعههايي
كه پيرامون آن
با ديوارهايي
ضخيم و مرتفع
كشيده شده بود
و در گوشههاي
آن منارههايي
بزرگ كه براي
ديدهباني
احداث كرده
بودند ادامه
داشت. در مرو،
سرخس، و گوگ
تپه قلعه هايي
عظيم براي
رويارويي با
هجوم
بيگانگان ساخته
بودند. اكثريت
روستاييان
تركمن در آلاچيقها
كه مأوايي
براي زندگي
كوچ نشيني بود
گذران ميكردند.
آلاچيق شامل
سه قسمت اصلي
شبكهي
تأريم اوق و
تونوك است كه
عموماً از چوب
درخت بيد
ساخته ميشود.
سر نوك تيز
اوقها به
سوراخهاي
تونيوك فرو
رفته و قسمت
پايين آن را
به تأريم ميبندند.
قسمت بيروني
اوقها را از
نمد و يا از حصيرهايي
كه از ني
بافته ميشود
ميپوشانند و
تأريمها را
با دورلوق كه
به مثابهي
نمد دور تادور
آن را ميگيرد
و آن نيز با
روكشي از ني
بافته شده
است ميپوشانند.
درِ آلاچيقها
را با نمد،
فرش و گليم
گرفته و يا از
در چوبي كه به
دو طرف باز ميشود
استفاده ميكنند.
داخل
آلاچيقها را
با نمد، قالي
و پالاس فرش
مي كنند و در
سمتهاي راست
و چپ آن
قاليچه،
چووال وتوبره
آويخته و در
داخل آن نيز
ظروف و پوشاك
قرار
ميدهند.
فرش و پارچه
از بافتنيهاي
زنان تركمن
است كه از آن
پارچهها
لباسهاي
زنانه و
مردانهي
مورد نياز را
ميدوختند.
وضعيت
اقتصادي
خانواهها
نوع اسباب و
اثاثيهي
درون آلاچيقها
را تعيين ميكرد
. معمولاً
ثروتمندان
آلاچيقهاي
سفيد خود را
با فرشهاي
گرانقيمت،
چووال و ديگر
وسايلي كه از
قالي بافته
شده بود
تزيين
مينمودند و
روزگار
زحمتكشان
تنگدست نيز در
آلاچيقهاي
سياه و دود
گرفته ميگذشت.
ادبيات و
فلكلور
علي رغم
شرايط بسيار
سخت زندگي،
مردم تركمن در
قرن 18 و 19 پيشرفت
فرهنگي
چشمگيري داشتهاند.
يكي از زيبا
ترين آفرينشهاي
مردمي در ميان
تركمن ها و
ديگر خلقهاي
مشرق زمين
حماسه جاودان
«گوراوغلي»
بود. حماسهي
«گوراوغلي»
در بين تركمنها
بر ضد ستم
فئودالهاي
ترك و حاكمان
وقت ايران
تأثير بسزايي
داشت. پيام
نيرومند
حماسه،
فراخواني
براي
اتحاد همه
تركمنها در
يك سرزمين
واحد بود كه
به شكلي
كاملاً مؤثر
ادامه داشت.
رمانها و
دستانهاي آن
با محتوايي
تغزلي و عموماً
با مضموني
هيجانزا و در
عين حال با
سرگذشتهاي
پيچيده و خوف
انگيز وسيعاً
پخش ميشد.
«شاه صنم و
غريب» (بر اساس
آن اپرايي
ساخته شده). «هوير
لوقغا – همرا» و
غيره از
آنگونه
داستانها
هستند. آفرينندگان
ادبيات
كلاسيك
تركمن،
مختومقلي، ذليلي،
سيدي، كمينه و
ملانفس،
سرنوشت غمبار
تركمنها را
در قرنهاي 18 و 19
در اشعار و
سرودههاي
خود نشان دادهاند.
مختومقلي
(1783 – 1733 ) از
آنِ طايفهي
گوگلانهايي
بود كه در
جلگهي
سومبار زندگي
ميكردند.
دوران كودكي
وي در مكتب خانهي
«غارري قلعه» و
ادامه تحصيل
آن نيز در
مدرسه شير
غازي خيوه ميگذرد
بازگشت او بعد
از پايان سير
و سياحتهاي
زياد تدريس در
مكتب خانه
روستاي خود و
همچنين
اشتغال به
حرفهي زرگري
و كمك به پدر
در كارهاي
خانواده را به
دنبال داشت.
اشعار او سرشار
از رويارويي
با كارهاي سخت
و طاقت فرسا و
احتياجات
طبيعي و
ابتدايي بود.
هجوم عوامل
خانهاي
قاجار و ديگر
خوانين
خراسان سبب
نابودي آثار
زيادي از وي
ميگردد. مردم
سراسر مناطق
تركمن نشين
سرودههاي
مختومقلي را
حفظ كردهاند
و در شرايط
كنوني نيز وي
شايستهي عشق
و علاقهي
عموم تركمنهاست.
دست
آوردهاي
مختومقلي سبب
گشايش دورهي
جديدي در
ادبيات تركمن
ميشود. شاعر
آثار خود را
به زبان سادهي
تركمني
عليرغم
اقتدار زبان
فارسي و عربي
و كتابت
ديواني به
رشته تحرير درآورده
است. در
ادبيات تركمن
مختومقلي
پديدهاي نو
به شمار ميرود.
اشعار
عاشقانهي وي
با زباني روان
و سليس براي
همه شنوندگان قابل
فهم بود.
سروده هاي او
به ترانه هاي
تودهاي بدل
ميگردد و همهي
طايفههاي
تركمن به آن
افتخار مي كنند.
زبان
مختومقلي
ساده، با
تكنينك شور
آفرين وموزون
بود. وي از
ثروتمندان
بيدادگر
بيزار و جهان
بيني و ايدهآل
هاي اوبه
دهقانان
زحمتكش تركمن
نزديك بود. او
با توانايي بيمانند
خود زندگي
سراسر حزن و
اندوه مردم
تركمن را در
قرن 18 در سرودههاي
خود به تصوير
كشيدهاست.
يؤران
بوْلمادي
ثوْغابا،
حرامي
دؤندي قصّابا،
سحر چاغي
اؤسن صابا،
نِيلهي
ايندي نارا
دؤندي.
آلار
بوْلدي هر كس
ييغيپ،
باي
آلداييپ،
مالين ييغيپ،
ايل
ايچينده
مسكين سؤيوپ،
بخيللار،
سويت خوْرا
دؤندي.
فرا خواني
به اتحاد
تمامي طايفههاي
تركمن و
يكپارچگي
سرزمين از
پايههاي
اساسي آفرينشهاي
اوست.
توركمن لر
باغلاساق بير
يره بيلي،
قوُرادار
قُلزُمي،
درياي نيلي،
تكه،
يموت،
گوكلنگ،
يازير، آل
ايلي
بير دولته
قوللوق اتسك
بأشيميز.
اشعار
مختومقلي
آميختهاي از
عشق به توده
هاست او به بي
عدالتيهاي
موجود در
جامعهي خود
آگاه بود، اما
راههاي غلبه
بر آن را نيافته
است. انتساب
به تخلص
«فراغي» (غمگين)
در بعضي از
شعرهايش نيز
بدان علت است.
سرودههاي
مختومقلي در
ادبيات
كلاسيك تركمن
از بالاترين
درجههاي
اعتبار
برخوردار است.
دست آوردهاي
گرانبهاي او
تأثير شگرفي
بر نويسندگان
و شاعران دگر
انديش و
دموكرات بعد
از خود ذليلي
(آخر قرن 18
ونيمه اول قرن
19) كمينه (1840 – 1770)
و همچنين
ملانفس (1862 – 1810)
داشته است.
كمينه
تخلص ادبي
شاعر تنگدست
محمد ولي است.
كمينه در
خانوادهي
دهقان فقيري
بدنيا ميآيد.
در مدرسههاي
خيوه و بخارا
به تحصيل
پرداخته اما
به علت وضعيت
بد مالي تا
آخر نميتواند
دنبال درس و
علم را بگيرد.
طنزها و روايتهاي
كمينه كه
ارتباطي
جدايي ناپذير
بازندگي خود
داشته، نشان
از ويژگيهاي
عدالت
خواهانهي
شاعران مردمي
است كه در
ميان آنها حفظ
و سينه به
سينه نگهداري
ميشود. او
خساست
گماشتگان
حاكمان وقت و
ديگر استثمارگران
را بيرحمانه افشا
كرده است.
دييسم
قاضيلار
كأريني،
آيديپ
بولماز- لا
ياريني،
يالان
سوزلرينگ
باريني،
ساتيارسينگيز
يولا، قاضيم.
علي رغم
عقب افتادگي
اجتماعي
تركمنها در
قرنهاي 18 و 19،
فقدان حداقل
حقوق انساني،
تداوم جنگها و
همچنين وجود
نيازهاي
ضروري، مختومقلي،
سيدي، ذليلي و
ملانفس به
عنوان شاعران
حقيقي تودهها
ادبيات منظوم
تركمن را بدون
همانندي به قله
رفيع پيشرفت
رساندهاند.
باغشيها
اجراي
اصلي ترانههاي
خلقي در زندگي
فرهنگي تركمنها
توسط باغشيها
(خوانندگان)
به اكران درآمده
است باغشيها
هم ترانهها
را به دوتار و
كمانچه
آميخته و ميخوانند.
دستانهاي
مردمي و اشعار
كلاسيك شاعران
را به اجرا درميآورند.
بعضي از باغشيها
خود تصنيف
ترانهها را
تدوين و خود
نيز آن را ميخوانند.
باغشيها با
حضور در عروسيها
به تناسب
گوناگوني
طايفهها و
مناطق در
اجراي آهنگها
و ترانهها از
يكديگر
متفاوت بودند.
بازيهاي
مردمي
بازيهاي
گوناگون ملي
در ميان تركمنها،
كورس اسبهاي
آخال – تكه كه
در جهان مشهور
هستند، كشتي
ملي تركمن،
مسابقهي تير
اندازي، پرش
به روسري و …
به شكلي
گسترده رواج
داشته است.
بازي
يوزوك
(انگشتر) در
بين تركمنها
يكي از
گرمترين بازيهاست
و بدينگونه
اجرا ميشود:
بازيكنان به
دو گروه مساوي
تقسيم و يكي از
آن گروه به
شكل نيم دايره
و هلال مانند
مينشينند.
بعد از آنكه
گروه نشسته
اعلام ميكنند
«ما حاضريم»
بازيكنان
گروه دوم در
مقابل آنها
چمباتمه
نشسته و در
مدت زمان
كوتاه و يا بلند
با خيره شدن
به چهرههاي
آنها در صدد
كشف محل
اختفاي آن برميآيند.
دارنده يوزوك
با تغييراتي
در چهره،
تنفس
غير طبيعي
سبب حساسيت
نمايندگان
گروه مقابل ميشود.
اگر به همبن
طريق «يوزوك»
پيدا شود گروه
دوم بازي را
برده جايزه را
ميگيرد و به
اين ترتيب
شادماني
تماشاگران را
برميانگيزد.
بازي دوزوم و
كوشت هم در
ميان تركمنها
با عشق و
علاقهي
بسيار اجرا ميشود.